کاریکلماتور...

بعضي ها راه راست را به سوي خود کج مي کنند.

تنها لذتي که نمي تواني با ديگران قسمتش کني , تنهايي است.

شايد کشمش همان انگور بازنشسته باشد.

بعضي از آدم ها درظلمات انديشه خود غرق مي شوند.

آن قدر دست روي دست گذاشت که پا روي دمش گذاشتند.

نشر اکاذيب يعني ستايش مديران نالايق.

گاهي اوقات «کليه» امورم درد مي کند.

بعضي ها خط لبشان نستعليق است.

حتي موهايم هم مي دانند که پايان شب سيه سپيد است.

نيامدي نگاهم دست خالي برگشت.

بعضي از نگاه ها صداي قشنگي دارند.

همه انسان ها برابرند اما بعضي ها برابرترند.

بهترين راه براي آب شدن برفک تلويزيون، از برق کشيدن آن است.

بهترين بازي زندگي اش زبان بازي بود. 

خدايا، يارانه را از ما بگير اما يار را نه.

شايد با « ارز » معذرت مشکل تورم حل شود.

به علت خالي بودن جيب مردم، جيب برها شاکي شدند.

کاریکلماتور...

 1_عجب زمانه اي، شير ها پاکتي اند، پلنگ ها صورتي اند، قهرمانان دوپينگي اند و عشق ها ساعتي!


  2
_حالم را به هم نزن، غم هايم به تازگي ته نشين شده است. 


  3_خاطره جايي براي « رويا» باقي نگذاشت.


  4_دهانم پُر از حرف است، حيف با دهان پُر نبايد سخن گفت.


  5_ آن قدر بي سواد بود که ستون هاي افقي و عمودي جدول به ريشش خنديدند.


  6_ آن هايي که با وعده دلخوشند , نبايد از آينده بيمناک شوند.


  7_ اگر تمام گل هاي دنيا را هم به پايش بريزم باز هم کم است، چون پاهاش خيلي بو ميده!


  8_ هميشه قبل از خودم شستم خبردار مي شود.


  9_ لوازم آرايش به لوازم جادويي تغيير نام داد.


  10_کسي که از واقعيت ها بهره مي گيرد رباخوار نيست.


  11_پرنده پس از فرار از قفس، از بهار نشان لياقت گرفت.


  12_قلمي که مغز ندارد، حتما آبرويت را خواهد برد.


  13_آرايشگر به قدري سرم را سرسري تراشيد که نتوانستم سري توي سرها در بياورم.


  14_ خودروها تکامل پيدا کرده اند؛ اما خيلي از آدم ها هنوز انسان نشده اند.


  15_ بعضي از خانم ها از ترس پيري پا به «سن» نمي گذارند.

 

کاریکلماتور...

۱ـ اگر حرف مُفت را مي خريدند ، خيلي ها ميلياردر بودند.

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

۲_ آدم « بي باک » از سوخت هسته اي استفاده مي کند.

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

۳ـ امروز همان راه حل هاي ديروز است.

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

۴ـ سکوت به جرم پوزخند به عدالت محاکمه شد.

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

۵_ فقط آدم هاي پُر حرف , سکوت ذخيره مي کنند.

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

۶ـ آنقدر در خودم فرو رفتم که سر از قوزک پايم در آوردم.

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

۷_ کبوتر آزادي از آسمان هفتم تقاضاي پناهندگي کرد.

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

۸ـ بعضي ها روي شاخه نشسته و بعضي ها مشغول خوشه بندي.

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

۹_ رشته سخن را بدست گرفت و کلاهي نو براي مردم بافت.

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

۱۰ _ اگر ساقي چشمان تو باشد , يک استکان چاي هم مستم مي کند.

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

۱۱ _ بيشتر اوقات افکارم را با سکوت , سانسور مي کنم.

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

۱۲ـ آجر فشاري هيچ نسبتي با گروه فشار ندارد.

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

۱۳ـ اوج پرواز روزنامه نگارها خطوط قرمز است.

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

۱۴ـ براي روشن كردن منظورش ، همه چيز را به آتش كشيد.

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

۱۵ـ وضعش «توپ» بود ولي با يک «شوت» از ميدان خارج شد.

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

۱۶ـ دست هايم تصميم گرفتند که مرا نه دست به سينه کنند و نه دست به کمر.

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

۱۷ _ نقاش فقير «درد» مي کشيد.

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

۱۸ـ خر نادان ، دوست خوب خر سوار است.

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

۱۹ـ در نبودنت ، خاطراتت خود نمايي مي کند.

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

۲۰_ مخالفان آزادي افق را با لکه هاي سياه کدر کردند.

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

۲۱ـ عشق زني بود که سيگار نمي کشيد و من ترکش کردم.

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

۲۲_ عاشق با تلسکوپ و حسود با ميکروسکوپ به دنيا نگاه مي کند.

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

۲۳_  بي توجهي شهرداري به دست اندازها يعني دست انداختن مردم.

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

۲۴_  در روزهاي باراني اعداد در زير راديکال پنهان مي شوند.

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

۲۵_  قشنگ ترين و زيباترين ساعت دنيا، ساعتي بود که ديدمت.

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

۲۶_ وقتي گفتم حرف دلت را بزن، گفت گرسنه ام.

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

۲۷_ با هجوم کلمات نفس قلم به شماره افتاد.

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

۲۸_ خيلي ها تنها پشت گرمي‌شان آفتاب داغ است.

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

۲۹_ بازداشتگاه عکس ها آلبوم است.

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

۳۰_ بي دست و پاترين موجود مار است ولي همه از آن مي ترسند.

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

۳۱_ شيرين ترين ماه , ماه عسل است.

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

۳۲_ خيلي از موش ها حتي به گربه ها هم محل سگ نمي گذارند.

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

۳۳_ خُر و پُف , همان پُر حرفي کردن در خواب است.

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

۳۴_ براي گوش هاي سنگينش , نياز به يک باربر داشت.

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

۳۵_ کرم شب تاب , چراغ قوه حيوانات است.

کاریکلماتور...

دنیا را بغل گرفتیم گفتند امن است هیچ کاری با ما ندارد

خوابمان برد بیدار شدیم دیدیم آبستن تمام دردها یش شده ایم

حسین پناهی

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

*اینجا در دنیای من گرگ ها هم افسردگی مفرط گرفته اند*

*دیگر گوسفند نمیدرند*

*به نی چوپان دل میسپارند و گریه میکنند…*

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

*میدانی … !؟ به رویت نیاوردم … ! *

* از همان زمانی که جای ” تو ” به ” من ” گفتی : ” شما ” *

*فهمیدم *

*پای ” او ” در میان است …*

 

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

*اجازه … ! اشک سه حرف ندارد … ، اشک خیلی حرف دارد!!!*

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

*می خواهم برگردم به روزهای کودکی آن زمان ها که : پدر تنها قهرمان بود .*

* عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد *

*بالاترین نــقطه ى زمین، شــانه های پـدر بــود … *

*بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادر های خودم بودند . *

*تنــها دردم، زانو های زخمـی ام بودند. *

*تنـها چیزی که میشکست، اسباب بـازیهایم بـود *

*و معنای خداحافـظ، تا فردا بود…!*

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

*این روزها به جای” شرافت” از انسان ها *

* فقط” شر” و ” آفت” می بینی !*

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

*راســــــتی،

دروغ گـــــفتن را نیــــــــز، خـــــــــوب یاد گـــرفتــه ام…!

“حــــال مـــن خـــــــوب اســت” … خــــــوبِ خــــوب*

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

*می‌دونی”بهشت” کجاست ؟ *

*یه فضـای ِ چند وجب در چند وجب ! *

*بین ِ بازوهای ِ کسی که دوسـتش داری…*

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

*وقتی کسی اندازت نیست *

* دست بـه اندازه ی خودت نزن…*

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

*این روزها “بــی” در دنیای من غوغا میکند!

بــی‌کس ، بــی‌مار ، بــی‌زار ، بــی‌چاره بــی‌تاب ، بــی‌دار ، بــی‌یار ،

بــی‌دل ، بـی‌ریخت،بــی‌صدا ، بــی‌جان ، بــی‌نوا

*

*بــی‌حس ، بــی‌عقل ، بــی‌خبر ، بـی‌نشان ، بــی‌بال ، بــی‌وفا ، بــی‌کلام

،بــی‌جواب ، بــی‌شمار ، بــی‌نفس ، بــی‌هوا ، بــی‌خود،بــی‌داد ، بــی‌روح

، بــی‌هدف ، بــی‌راه ، بــی‌همزبان *

*بــی‌تو بــی‌تو بــی‌تو……*

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

*ماندن به پای کسی که دوستش داری *

* قشنگ ترین اسارت زندگی است !*

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

*می کوشم غــــم هایم را غـــرق کنم اما*

* بی شرف ها یاد گرفته اند شــنا کنند …*

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

*می دانی

یک وقت هایی باید

روی یک تکه کاغذ بنویسی

تـعطیــل است

و بچسبانی پشت شیشه ی افـکارت

باید به خودت استراحت بدهی

دراز بکشی

دست هایت را زیر سرت بگذاری

به آسمان خیره شوی

و بی خیال ســوت بزنی

در دلـت بخنــدی به تمام افـکاری که

پشت شیشه ی ذهنت صف کشیده اند

آن وقت با خودت بگویـی

بگذار منتـظـر بمانند !!!*

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

*مگه اشک چقدر وزن داره…؟ *

*که با جاری شدنش ، اینقدر سبک می شیم…*

♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤

*من اگه خـــــــــــــــــــــدا بودم …*

* یه بار دیگه تمـــــــــــــــوم بنده هام رو میشمردم *

* ببینم که یه وقت یکیشون تنــــــــــــــها نمونده باشه …*

*و هوای دو نفره ها رو انقدر به رخ تک نفره ها نمی کشیدم!!!!*